به گزارش مشرق، در دوره قاجار بخشهای بزرگی از ایران جدا شد؛ هر چه آقا محمدخان متحد کرده بود شاهان بعدی بهتدریج واگذار کردند تا بالاخره نقشه ایران به شکل امروزیاش در آمد. قاجاریان با عهدنامه گلستان، ترکمانچای، ارزروم، آخال و... حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومترمربع از خاک ایران را از دست دادند؛ ازجمله اراضی ۱۰ کشور مستقل فعلی در آسیای میانه و حوزه قفقاز به همراه افغانستان و بخشهای بزرگی از بلوچستان و کردستان. درواقع قاجاریان از ابتدا تا انتهای حکومتشان مساحت ایران را به یکسوم رساندند. با معیارهای امروزی این کاهش مساحت به تجزیه تعبیر میشود اما با معیارهای آن روزگار خیر؛ کسی نقشهای برای کل ایران نکشیده بود و با هر عهدنامه درواقع گوشهای از ایران جدا میشد. در دوره پهلویها نیز چنین روندی ادامه داشت اما با شدت کمتر؛ از همه معروفتر جدایی بحرین. اما داستان نقشههای تجزیه ایران چیست؟
بیشتر بخوانید:
توطئه آمریکایی «مرزهای خونی» عامل حادثه تروریستی زاهدان/ ایران میتواند بلوچستان را به عامل یکپارچهسازی منطقه تبدیل کند +عکس و فیلم
تجزیه و تحریک اقوام ایرانی در دستور کار رسانههای جمهوری آذربایجان
تعیین مناطق نفوذ و اشغال ایران
قرارداد سنپترزبورگ که در ایران به قرارداد ۱۹۰۷ معروف شد در سال ۱۲۸۶ شمسی (۱۹۰۷ میلادی) میان بریتانیا و روسیه تزاری بسته شد. ابرقدرتهای آن روزگار با اجازه خودشان نشستند پای میز مذاکره و به پیشنهاد بریتانیا، ایران را به ۲ منطقه نفوذ مجزا برای خودشان تقسیم کردند. با این کار میخواستند امتیازاتی به یکدیگر بدهند و اختلافات خودشان را حل کنند برای پیشبرد اتحادشان در برابر امپراتوری آلمان.
طی این قرارداد شمال ایران شد منطقه نفوذ روسیه تزاری و جنوب شد منطقه نفوذ بریتانیا. یک منطقه بیطرف هم در میان ایران باقیمانده بود؛ منطقهای حائل تا نیروهای دو طرف باهم برخورد و درگیری نداشته باشند. چنین قراردادی برای ایران آن روزگار که قدرت نظامی منسجمی نداشت، میتوانست به معنای تجزیه کامل باشد. آن سالها در ایران مجلس مشروطهخواهی برقرار بود و مجلس به این قرارداد اعتراض کرد. البته ابرقدرتها کار خودشان را میکردند.
در جنگ جهانی اول نیز بر اساس همین قرارداد و دقیقاً طبق همان نقشه! به ایران حمله کردند و خاک ایران اشغال شد. خوشبختانه ایران به دلایل متعددی ازجمله پیوستگی تاریخی اقوام ایرانی و البته وجود روحیه ملی برای مقاومت در برابر بیگانگان تجزیه نشد و قرارداد ۱۹۰۷ نیز پس از انقلاب روسیه ملغی شد و رفت پی کارش!
ایران ۷ تکهای!
نقشه دوم را «جیمز فرانسیس بیرنز» وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی کشید. آن سال آذربایجان ایران به سرکردگی «جعفر پیشهوری» با حمایت شوروی کمونیستی از ایران اعلام استقلال کرده و حکومت تشکیل داده بود. در آن سالها هنوز جنگ سرد آغاز نشده بود و وزارت خارجه آمریکا هم تلقی میکرد که یارگیری شوروی در خاورمیانه و موضوع ایران نباید محل اختلاف و منازعه آمریکا با شوروی شود. بر همین اساس بیرنز طرحی ارائه داد برای تجزیه ایران به ۷ کشور. مثل باقی نقشههای تجزیه دوران جدید نیز این نقشه بر جدایی قومیتها از ایران مبتنی بود.
طرح بیرنز هم اجرا نشد؛ چرا که کمی بعد سیاست خارجه آمریکا به دلیل آغاز جنگ سرد تغییر کرد و آمریکاییها به پهلوی دوم کمک کردند تا حکومت پیشهوری و همچنین حکومت «قاضی محمد» در مناطق کردنشین با نام جمهوری مهاباد را سرکوب کند.
جدایی قومیتها
طرح «خاورمیانه بزرگ» که بعدها از سوی دولت جرج دبلیو بوش بهصراحت «خاورمیانه جدید» نامیده شد طرحی بر اساس نظریات «برنارد لوئیس»، صهیونیست انگلیسی و استاد مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینستون آمریکاست. لوئیس این طرح را اولین بار در ۱۹۷۹ مطرح کرد و بعدها آن را بسط داد. چکیده طرح وی چنین است: کشورهای اسلامی تهدیدی برای جهان غرب هستند و باید این کشورها تجزیه شوند تا یکبار برای همیشه قدرت اسلام خنثی شود، وگرنه اسلام، غرب را نابود خواهد کرد.
لوئیس را نظریهپرداز حمله آمریکا به عراق و ادعاهای جنگ آمریکا با تروریسم میدانند. علاوه بر آن وی را در دنیای غرب اثرگذارترین مورخ جهان پس از جنگ جهانی دوم و البته خطرناکترین طراح نقشههای تجزیه در دنیا دانستهاند! همه این افتخارات برای کسی است که مدافع قاطع رژیم صهیونیستی و مخالف قاطع فلسطینیان و جهان اسلام و اسلام است. طرح برنارد لوئیس برای تجزیه کشورهای خاورمیانه و خاور نزدیک، نقشهای معروف دارد که گاه و بیگاه توسط برخی گروهها و البته برخی محافل سیاسی مطرح شود. طبق این نقشه کشورهای خاورمیانه به تکههای کوچکتر تجزیه میشوند؛ ایران به ۶ تکه. در واقع بخشهایی از ایران به کشورهای همسایه میپیوندد و اقوام بلوچ و عرب و ترک و کرد از ایران جدا میشوند.
بر اساس طرح کلی لوئیس، نقشههای دیگری برای تجزیه ایران توسط افراد مختلف ارائه شده است. پنتاگون هم یک نقشه دارد با ایرانی ۵ تکه.
طرح لوئیس بخش عمده سیاست خارجی تهاجمی آمریکا در خاورمیانه را توضیح میدهد و در واقع برای پیشبرد این طرح طی دهههای اخیر تلاشهای جدی از سوی آمریکا و متحدانش صورت گرفته ولی تابهحال بینتیجه مانده است؛ یک عامل مهم شکست این طرح، مقاومت منطقهای و سیاست خارجی مؤثر ایران.
لوئیس بااینکه ۱۰۲ سال عمر کرد ولی به آرزویش نرسید و سال ۲۰۱۸ میلادی مُرد. در دوران معاصر خیلیها برای تجزیه ایران در ذهنشان یا حتی روی کاغذ نقشهها کشیدند، ولی آنان رفتند و ایران ماند.